این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه رفتار کارکنان سازمان مالیاتی و سازمان بیمه در مواجهه با تضاد های (تعارض های) سازمانی است . جامعه آماری این تحقیق را کارکنان سازمان مالیاتی (20 نفر) و سازمان بیمه (20 نفر) شهرستان نور تشکیل می دهند. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه ، مدیریت تضاد رابینز است . پرسشنامه این تحقیق، از طریق آزمون آلفای کرونباخ بررسی شده که برابر با 722/0 بوده است. نتایج بدست آمده از پرسشنامه تحقیق نشان می دهد که رفتار کارکنان سازمان مالیاتی و بیمه در برخورد با تضاد های سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد . آزمون خی دو نشان می دهد بیشتر کارکنان سازمان مالیاتی (65%) در مواجه با تضاد استراتژی کنترل ( شیوه رقابتی یکسان ) و (25%) استراتژی عدم مقابله ( شیوه های اجتناب و تطبیق یا سازش) و (10%) راه حل گرایی (شیوه های همکاری و مصالحه) استفاده می کنند. سازمان بیمه نیز (55 %) در مواجهه با تضاد های درون سازمان نخست از استراتژی عدم مقابله و (40 % ) از استراتژی کنترل و (5 % ) از استراتژی راه حل گرایی استفاده می کنند .
در تمامی ادوار زندگی بشر، تعارض (تضاد) ، کشمکش و اصطکاک بین منافع رئیس و مرئوس ، کارفرما و کارگر، و یا کارمندان وجود داشته است. تعارض (تضاد) ، واقعیتی است که بشر در طول تاریخ با آن آشنا بوده ، ولی متأسفانه به دلیل عدم مدیریت صحیح ، بیشتر تعارضات به ستیزهجویی و دشمنی مبدل شده است (1،2) .
امروزه جوامع بشری به علت پیشینه ناخوشایندی که از تعارض دارند ، به آن به عنوان یک پدیده منفی مینگرند . خانم ماری پارکر فالت به تعارض به عنوان یک مسأله بد و زیانآور نگاه نمیکند ؛ وی میگوید: از طریق روابط انسانی مناسب ، میتوان از تعارض موجود در راه پیشبرد اهداف سازمانی استفاده کرد.