حسابداری 109. حسابداری، نوآوری و تغییر در بخش دولتی. تبدیل اصلاحات به تغییر؟

حسابداری، نوآوری و تغییر در بخش دولتی. تبدیل اصلاحات به تغییر؟ خلاصهتغییر حسابداری یک  موضوع  مورد علاقه پایدار در مباحث علمی بوده است .    چرا و چگونه حسابداری  در طول زمان تکامل می یابد و چگونه  از طریق تنظیمات سازمانی و از طریق روش های مختلف بررسی می گردد. برخی از نویسندگان با اتخاذ نظریه احتمالی به تجزیه و تحلیل حسابداری و تغییر سازمانی  پرداخته اند.     دیگران بر عوامل اجتماعی و ارتباطی متمرکز هستند که فرآیند ها ی تغییری و نتایج را شکل می دهند. در این زمینه  عواملی از قبیل فرهنگ  کشف شده اند. در نهایت نظریه پردازان سازمانی مشخص نمودند که  تغییرات حسابداری از کجا منشا می گیرند  و به وسیله متغیر های سازمانی  شکل می گیرند و چطور  به عنوان یک نتیجه سازمان ها و ایفاگران را تحت تاثیر قرار می دهند.   بسیاری از مطالعات   تغییرات حسابداری را   در بخش دولتی  کاوش نموده اند  که در آن ها بارها ادعا شده است که حسابداری یک نقش محوری را در موجی از اصلاحاتی که در بیش از سه دهه گذشته اتفاق افتاده است   ایفا کرده و همچنان بازی می کنند.   این اصلاحات  اغلب به عنوان مدیریت عمومی جدید (NPM)  تلقی می شود و مجموعه  جدیدی از اصول بازار مانند و مدیریتی را  در قلمرو عمومی (هود، 1991، 1995)، معرفی می کند که  باعث تصمیم گیری بهتر سازمان های دولتی و کارآمد تر  و موثرتر بودن انها می گردد. با گذشت زمان تعداد فزاینده ای از پژوهشگران،  تغییرات حسابداری بخش دولتی و نوآوری های ان را  مورد بررسی قرار داده اند. در ابتدا، تحقیقات بر روی  شرح اصلاحات حسابداری تمرکز کرده بودند که ، اغلب مربوط به تاکید ات هنجاری و  تجزیه و تحلیل واحد در سطح کشور و یا شاخه مورد نظر بودند.  

تحقیق در مورد مهندسی ارزش و اقتصاد مقاومتی

این تحقیق مربوط است به درس طراحی سیستم های صنعتی با موضوع مهندسی ارزش (Value Engineering) و ارائه مدل حل مسئله اقتصاد مقاومتی در سطح دانشگاه‌ با روش مهندسی ارزش

پرسشنامه ابتکار و نوآوری شغلی

این پرسشنامه دارای 6 سوال بوده که طیف پاسخ دهی به این سوالات با همدیگر متفاوت می باشد. به عبارتی، گزینه ای در یک سوال ممکن است با همان گزینه در سوال دیگر امتیاز متفاوتی داشته باشد.

حداکثر امتیاز ممکن 31 و حداقل آن 7 خواهد بود. بدیهی است که هر چه این امتیاز بالاتر باشد، بیانگر انگیزش بیشتر برای ابتکار در شغل است و برعکس.

مدیریت 56. بکارگیری روابط بین فعالیت های مدیریت دانش و عملکرد نوآوری

بکارگیری روابط بین فعالیت های مدیریت دانش و عملکرد نوآوری
چکیده فرایند نوآوری به شدت بستگی به دانش، و مدیریت دانش داشته و سرمایه انسانی باید به عنوان بخش مهمی از انجام هر نوع کسب و کار باشد. پژوهش های اخیر نشان داده است که سازمان ها در رویکردشان، سازگار با مدیریت دانش (KM) نبوده، و روش های مدیریت دانشف غالبا در حوزه فناوری اطلاعات یا چارچوب انسانی با توجه به توسعه کم ان مد نظر قرار می گیرد. این مقاله به بررسی ارتباط بین مدیریت دانش و عملکرد نوآوری از طریق بررسی های مقدماتی می پردازد که تمرکزش را بر روی صنعت تولید قرار می دهد. مهمترین کاربردی که از این بررسی ایجاد شده این است که مدیران در شرکت های تولیدی تاکید بیشتری را بر روی شیوه های مدیریت منابع انسانی (HRM) قرار داده زمانی که به توسعه استراتژی نوآوری برای محصول و نوآوری فرایند می پردازند. این بررسی نشان می دهد که مدیریت دانش سهمی در عملکرد نوآوری دارد زمانیکه رویکرد های مشابه " شیوه های مدیریت منابع انسانی نرم" و " شیوه های فناوری اطلاعات سخت" به اجرا گذاشته می شود.
کلیدواژه: مدیریت دانش، نوآوری، عملکرد سنجی

اقتصاد 59. ظرفیت جذب، نوآوری و موانع فرهنگی در مدل میانجیگری مشروط

ظرفیت جذب، نوآوری و موانع فرهنگی در مدل میانجیگری مشروط 
ساختار ظرفیت جذب دو بعد دارد: ظرفیت جذب بالقوه (PACAP) و ظرفیت جذب واقعی (RACAP).  این مطالعه دو بعد را جداگانه خطاب کرده و تاثیر آنها را بر نتایج نوآوری (IO) در سازمان تجزیه و تحلیل میکند.  همچنین نقش میانجیگری RACAP در رابطه بین PACAP  و IO  در این مطالعه بررسی میگردد.  این مقاله همچنین شامل بحث در مورد نقش میانجیگری موانع فرهنگی (cb) در کاهش ارتباط PACAP-RACAP است.  این مطالعه یک مدل فرآیند مشروط را می سازد و آزمایش میکند. داده ها از یک نمونه 110 شرکتی بخش تولید قطعات خودرو در اسپانیا بدست آمده اند.  نتایج مدلسازی معادله ساختاری مبتنی بر واریانس و ابزار PROCESS نشان میدهند که RACAP واسطه کامل تاثیرات PACAP بر IO می باشد و CB بطور منفی شرط این تاثیر غیرمستقیم است.  این مطالعه شواهد را از ارزشهای متوسط-تا-زیاد CB مهیا میسازد و این تاثیر غیرمستقیم متفاوت از صفر نمیباشد.