به دلیل خشکی آب و هوای بخش عمده ای از کشور ایران و عدم ریزش باران کافی در بیش از شش ماه از سال در اکثر نقاط و در نتیجه فصلی بودن آب رودخانه ها و عدم دسترسی به آب، تمهیدات گوناگونی جهت تامین آب شیرین در فصول خشک سال شده است. احداث بند، قنات و آب انبار را می توان از این جمله نام برد. در این رابطه، آب انبار همان گونه که از نام آن مشخص است، برای ذخیره آب در فصول پر آب و استفاده از آن در بقیه ایام سال می باشد. قدیمی ترین آثار به جای مانده از آب انبار تقریباً با پیدایش اولین تمدن های ایران هم زمان است. مخزن آب شهر ایلامی - دورانتاش در چغازنبیل مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد هنوز باقی است. از دوران حکومت هخامنشیان نیز بقایای آب انبار و آب راه های متعدد در قصر جمشید وجود دارد. در دوره اسلامی، آب انبار نیز مانند سایر ابنیه شهری در مراکز تجمع، مانند راسته های بازار و مراکز محلات و همچنین در کاروانسرا های بین راهی احداث می شده. در شهر های گرم و خشک ایران هر محله ای اغلب برای خود یک آب انبار داشته که توسط اهالی محل احداث می شده و یا گاهی بانی آن یکی از افراد متمکن و خیرخواه محله بوده است. آب انبار توسط اهالی خود محل اداره می شد و از کسی مبلغی برای استفاده از آن گرفته نمی شد، فقط اهالی محل خرج تعمیرات و نگهداری آن را می پرداخته اند.
به دلیل خشکی آب و هوای بخش عمده ای از کشور ایران و عدم ریزش باران کافی در بیش از شش ماه از سال در اکثر نقاط و در نتیجه فصلی بودن آب رودخانه ها و عدم دسترسی به آب، تمهیدات گوناگونی جهت تامین آب شیرین در فصول خشک سال شده است. احداث بند، قنات و آب انبار را می توان از این جمله نام برد. در این رابطه، آب انبار همان گونه که از نام آن مشخص است، برای ذخیره آب در فصول پر آب و استفاده از آن در بقیه ایام سال می باشد. قدیمی ترین آثار به جای مانده از آب انبار تقریباً با پیدایش اولین تمدن های ایران هم زمان است. مخزن آب شهر ایلامی - دورانتاش در چغازنبیل مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد هنوز باقی است. از دوران حکومت هخامنشیان نیز بقایای آب انبار و آب راه های متعدد در قصر جمشید وجود دارد. در دوره اسلامی، آب انبار نیز مانند سایر ابنیه شهری در مراکز تجمع، مانند راسته های بازار و مراکز محلات و همچنین در کاروانسرا های بین راهی احداث می شده. در شهر های گرم و خشک ایران هر محله ای اغلب برای خود یک آب انبار داشته که توسط اهالی محل احداث می شده و یا گاهی بانی آن یکی از افراد متمکن و خیرخواه محله بوده است. آب انبار توسط اهالی خود محل اداره می شد و از کسی مبلغی برای استفاده از آن گرفته نمی شد، فقط اهالی محل خرج تعمیرات و نگهداری آن را می پرداخته اند.
قنات
بنابر مطالعات تاریخی هستههای اصلی شکلگیری نخستین تمدنهای بشری در کنار منابع آبی بودهاند و از این دست تمدنها کم نیستند و میتوان به تمدنهای بینالنهرین و ماوراالنهر و تمدنهای حاشیهی رودخانههای نیل و سند و گنگ اشاره کرد.
در همین ابتدای بحث این نکته پرواضح است که آب و دسترسی به آن از جملهی ابتداییترین نیازهای بشر برای ادامهی حیات خویش است لذا ذهن خلاق بشر در طول تاریخ به شیوههای گوناگون به کشف راهحلهای بدیع و خلاقانهای برای رفع این نیاز دست یافته است. به هر کدام از این دستآوردها که بنگریم شاهد نبوغ، آگاهی، پشتکار، درایت و عشق به سرزمین هستیم. حفر کانالهای عظیم، انتقال آب به وسیلهی جویهای درارتفاع در امپراطوری روم، آبرسانی توسط لولههای سفالین در دورههای پیش از تاریخ و همچنین ابداع فنآوری قنات را میتوان از نمونههای برجستهی دستیابی به علوم مهندسی در دوران تاریخی ذکر کرد. بشر در آن زمان با احاطه و شناخت بر علوم هواشناسی و خاکشناسی، علم مسّاحی و نقشهبرداری، علم نیارش سازه (استاتیک) و فن ساخت و ساز، موفق به بهوجود آوردن دستآوردهایی شده که در حال حاضر نیز با وجود امکانات بسیار پیشرفته چندان سهلالوصول نمیباشند.
اجداد ما آبهای شیرین دامنهی کوهستان را با کمک فن قناتسازی که روش ابداعی خودشان بوده به حاشیهی کویرها بردهاند تا شرایط سخت و نامناسب محیط زیست خویش را برای زندگی بهتر و مناسب برای کشاورزی که از اصلیترین شیوههای زندگیشان بود تغییر دهند.
واژه شناسی قنات
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات و کاریز و در کشورهای عربی فقره میگویند. کاریز کلمهای پارسی و قنات کلمهی پارسی معربشده است. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژهی کاریز بیشتر کاربرد دارد و در ایران باختری واژهی قنات. قنات خود عربیشدهی کنات فارسی است که از ریشهی فعل کندن گرفته شده است.
۱- قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه معنی کردهاند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است، عدهای نیز آن را از کلمهی پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن میدانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از پژوهشگران، تاریخ حفر قنات را به دورهی هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دورهی ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دورهی ماقبل تاریخ میدانند در حالی که علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفتهی زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
میدانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دورهی هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت میکند که مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران مربوط به دورانی بیشتر از پنجهزار سال قبل میشود، یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفتهزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میکند، در حالی که سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران، تنها دوهزار و پانصد سال اخیر را، آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.