معرفی کوتاه:"پائولو" معتقد است که انسان باید تمام تلاش خویش را برای تحقق رویاهایش به کار بگیرد. اکنون او مصمم است که با فرشتۀ نگهبان خود ملاقات کرده و سخن بگوید. برای انجام چنین عملی پائولو و همسرش "کریس" راهی بیابانهای آمریکا شده و در آنجا با شخصی به نام "جنی"ملاقات میکنند. مرد جوان راهنماییهای بسیاری مطرح کرده و شروع کار را به وی آموزش میدهد. پائولو و کیس در حین سفر با زنان موتورسواری آشنا میشوند که دارای مرام خاصی بوده و سردستۀ آنها، وال هالا، نکات بسیاری را به آنان میآموزد. سرانجام روزی پائولو به تنهایی راهی بیابان شده و پس از انجام مراسمی خاص صدایی با وی به گفتگو مینشیند. و او چندی بعد همراه جنی و کریس به آن مکان بازگشته و به یاد آن ملاقات بنای یادبودی را میسازد. یک سال بعد نامهای از یکی از خوانندگان کتابهای پائولو به دستش میرسد که نوشته در بیابانهای مذکور زنی را با لباسی همچون عربها دیده است. و در مکانی که پائولو پیش از این ساخته بود، گل گذاشته و شمع روشن کرده است.