هر کسی تا حدودی استعدادها و علایق خود را می شناسد اما درصد بسیار زیادی از آدم ها نمی توانند تقریبا این استعدادها و قابلیت های درونی خود را شکوفا کنند. کم نیستند کسانی که در رشته ای تحصیل می کنند که عالقه ای به آن ندارند. اکثر آدمها از شغل خود ناراضی اند. آن ها کارشان را چون شکنجه ای تحمل می کنند.
کارمندان نیم ساعت کار مفید در روز انجام می دهند و منتظرند ساعت کاری تمام شود تا از زندان ادارات و شرکت ها آزاد شوند. آن ها یک سوم عمرشان را در برابر حقوق ثابت ماهانه پیشفروش کرده اند. اکثر آدم ها بر نقاط ضعف خود و دیگران بیشتر توجه می کنند تا نقاط قوت. همچنین فکر می کنند که نقاط ضعف را می توان با تمرین و آموزش به نقاط قوت تبدیل کرد. اما واقعیت این است که به دلایل فیزیولوژیک و عصب شناختی، که بعدا توضیح می دهیم نقاط ضعف با هر مقدار کار و تمرین، به نقاط قوت تبدیل نخواهد شد. اما نقاط قوت با اندکی تمرین و آموزش به طور جهشی توسعه خواهد یافت. در طول تاریخ، نوابغ به عنوان انسان هایی که گویا دارای قدرت و موهبتی فرا انسانی اند، ستوده شده اند و به مرور، نبوغ به مثابه موهبتی ویژه تلقی شده که فقط به برخی از انسان ها اعطا شده است. از طرف دیگر سیستم های آموزشی و تربیتی مدرن که مبتنی بر آموزش همگانی و انبوه، بر مبنای روش و محتوایی یکسان است، با ضعفهای بنیانی در تشخیص، تشویق و شکوفایی توانایی ها و استعدادهای یگانه همراه بوده است.