دانلود تحقیق تربیت در عرصه جامعه مدنی

 دانلود تحقیق تربیت در عرصه جامعه مدنی


عنوان مقاله: تربیت در عرصه جامعه مدنی
قالب فایل: WORD
تعداد صفحات: 24 صفحه

فهرست مطالب:
مقدمه
1- معنای جامعه مدنی
2- معنا و مفهوم کلاسیک جامعه مدنی / معنای یکسان جامعه مدنی و دولت
1-2- تامس هابز (1679-1588م)
2-2- جان لاک (1704-1632م)
3- ژان ژاک روسو (1779-1712م) اولین منادی تمایز جامعه مدنی و دولت
4- معنا و مفهوم جامعه مدنی از دیدگاه متفکران قرن نوزدهم
1-4- گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1832-1770م)
2-4- کارل مارکس (1883-1818م)
5- معنا و مفهوم جامعه مدنی از دیدگاه اندیشمندان قرن بیستم
1-5- آنتونیو گرامشی
2-5- یورگن هابرماس (1929 م)
6- ایده جامعه مدنی در گفتمان حاضر
7- مبانی و ویژگی های جامعه مدنی در گفتمان جدید
1-7- آزادی عنصر بنیادین جامعه مدنی
2-7- مشارکت و فعالیت های گروهی و سازمان یافته
3-7- گفتگو و عقلانیت تفاهمی
4-7- تساهل و مدارا
5-7- حاکمیت قانون
6-7- ایجاد توازن میان قدرت دولت و جامعه مدنی
7-7- بالا بودن فرهنگ مدنی



مقدمه

جامعه مدنی یکی از بحث برانگیزترین مفاهیم فلسفه سیاسی است . ایده جامعه مدنی در فلسفه سیاسی لیبرال یک ایدة قدیمی است و ریشه در قرون گذشته دارد (مدیسون ، احمدیان ، 1378 ) . مع هذا آنچه در بررسی این مفاهیم در نظر است ، معانی خاص آنهاست . رواج ویژه جامعه مدنی ، غالباً به اندیشه‌های سیاسی متفکران اروپایی قرن هفدهم ، به خصوص هابز ( رساله لویاتان ) و جان لاک ( دو رساله در باب حکومت) باز می گردد . در نزد هابز و لاک ، جامعه مدنی ناظر به جامعه ای است که در آن علاوه بر حاکمیت قانون در حوزه عمومی ، حوزه حقوق اختصاصی افراد نیز برقرار می گردد . از دیدگاه هابز ، آنچه بیشتر اوقات بر بیشترین تعداد افراد بشر تسلط دارد ، عقل نیست ، عاطفه است و نیرومندترین عواطف نیز ترس از مرگ است ( لئو اشتراوس ، پرهام ، 1378 ) . لذا آدمی به منظور صیانت ذات ، بالطبع خودخواه و خودپرست است . او برانگیخته امیال خودپسندانه‌ای است که نیازمند ارضاء و کامیابی است . تصویر زندگیِ انسانِ طبیعی ، یا به قول هابز «‌تصویر زندگی در حال طبیعی » خشن ، حیوانی ، زشت و کوتاه است . لذا چنانچه آدمیان بخواهند باقی بمانند ، چنین وضعی نمی تواند به طور نامحدود ادامه یابد ، بنابراین برای رهایی از وضع طبیعی ، آدمی به جامعه مدنی رو می‌آورد . بر خلاف دیدگاه هابز ، اندیشه لاک ، تهی از باورهای بدبینانه نسبت به طبیعت آدمی است . از دیدگاه لاک ، انسان در وضع طبیعی ، داور مشترکی برای همه افراد اجتماع ندارد و در منازعات ، هر فرد داور خویش و مجری عدالت است . پس جامعه مدنی از نظر لاک وقتی به وجود می آید که عده ای از آدمیان با هم گرد آیند و هر یک از حقوقی که در وضع طبیعی دارند ، درگذرند و این قدرت را به دست اجتماع بسپارند . بنابراین جان لاک ، تأسیس جامعه مدنی و سیاسی را بهترین درمان نابسامانی های ناشی از وضع طبیعی دانسته است که در آن انسانها با صرف نظر کردن از آزادی ، مالکیت و دیگر حقوق طبیعی خود ، از آزادی و حقوق مدنی بهره مند می‌شوند . به عقیده وی حکومت و نیز قدرت فردی هر دو باید در جامعه مدنی محدود باشند.

با ژان ژاک روسو ، نظریه جدید حقوق فطری وارد مرحله تازه ای می شود . روسو به جای قانون فطری ، قانون عقل را کنار می گذارد که نظریه « اراده جمعی » مبیّن آن است. به این دلیل ، به نظر روسو ، قرارداد اجتماعی ، به هیچ وجه پیمان انقیاد نیست ، بلکه پیمانی است که برای « مشارکت » و « همکاری » میان افراد جامعه تدوین می گردد . بدین ترتیب ، فرد متعلق به جامعه مدنی از هیچ کس پیروی نمی کند ، مگر از اراده جمعی که حاصل جمع اراده های فردی است . بنابراین آزادی عبارت است از فرمانبرداری از قانونی که خود شخص برای خودش وضع می کند و آزادی در گوهر خویش همانا قانونگذار خود بودن است ( لئو اشتراوس ، پرهام ، 1375 ) .

در قرن نوزدهم ، زنجیره فکری دیگری در خصوص جامعه مدنی به طور عمده توسط هگل و مارکس پدید آمد . به نظر هگل ، جامعه مدنی شامل دنیای خصوصی افراد و منافع و فعالیت های آنها می شود و در نتیجه خارج از حیطه دولت قرار دارد . در نظر هگل ، پیروزی انقلاب فرانسه ، پیروزی « جامعه مدنی » بر ساخت و بافت فئودالی گذشته است . لذا جامعه مدنی ، نظام وابستگی متقابل است . این وابستگی در تقسیم کار متجلی می شود که پاسخگوی نظام احتیاجات و نیازهاست و ثروت عمومی را افزایش می دهد . با التفات به تفسیر هگل بود که مارکس بر این عقیده پافشاری کرد که جامعه مدنی چیزی جز یکسری امتیازات حقوقی شکل و ظاهری برای تمام شهروندان ، اما واقعی و عینی برای تنها یک طبقه یعنی بورژوازی نیست . حقوق منتج از جامعه مدنی ، به جز آزادی عمل طبقه بورژوا و برای استثمار طبقه کارگر چیز دیگری را در خود ندارد .

اندیشه جدید جامعه مدنی ، در آثار یورگن هابرماس نیز تبلور یافته است . در حالی که هدف مارکس ایجاد یک جامعه کمونیستی بود که در آن کار تحریف نشده انسانی ، برای نخستین بار بوجود آید ، هدف سیاسی هابرماس ، جامعه ای است که در آن ارتباط تحریف نشده برقرار گردد . نقطه پایانی فراگرد مورد نظر هابرماس ، یک جامعه عقلانی و دارای نظام ارتباطی است که در آن ، افکار ، آزادانه ارائه می شوند و در برابر انتقاد حق دفاع دارند .

مفهوم و معنای جدید جامعه مدنی در ربع آخر قرن بیستم ، دربرگیرندة گروه ها، انجمن ها ، نهادها و تشکل هایی است که به منظور بررسی و نقد مسئولیت پذیری دولت ، شکل می گیرد . در گفتمان حاضر ، جامعه مدنی به معنای افزایش پاسخگویی دولت نسبت به عملکرد خویش و عنایت به حقوق شهروندان است . بنابراین جامعه مدنی در معنای کنونی ، نه بخشی از دولت که در پی احقاق حقوق مردم می باشد ، بلکه به عنوان نهادهایی خارج از ساختار دولت است که درصدد باز ستاندن حقوق اولیه شهروندی از دولت است . بنابراین ویژگی های جامعه مدنی بر مبنای اندیشه جدید شامل موارد ذیل خواهد بود :

1ـ دفاع از آزادی انسان

2ـ رعایت حقوق شهروندان / منطقه ای ، ملی و بین المللی

3ـ وجود انجمن ها ، نهادها و گروه های اجتماعی خودجوش و نیرومند

4ـ گسترش عقلانیت تفاهمی

5ـ محدود شدن قدرت دولت

6ـ حاکمیت قانون

7ـ اعتماد فراوان شهروندان نسبت به یکدیگر و همبستگی سیاسی

8 ـ رشد و توسعه اقتصاد آزاد

برای دستیابی به جامعه مدنی راه های متعددی وجود دارد ، اما همه آنها از یک جا سرچشمه می گیرد و آن تعلیم و تربیت است . وظیفه ای که بر عهده مسئولین نظام در تحقق جامعه مدنی قرار می گیرد ، تربیت مدنی است . هدف نخستین تربیت مدنی ، کمک به افراد جوانی است تا بتوانند مهارت های خویش را پرورش داده و ارزش های اساسی را برای زندگی مدنی کسب کنند .

در بسیاری از کشورهایی که دارای نظام دموکراتیک طولانی هستند و به ویژه در کشورهای در حال توسعه ، امروزه نگرانی هایی در خصوص بی تفاوتی سیاسی ، شرکت اندک در انتخابات و کاهش سطوح مشارکت سیاسی و اجتماعی وجود دارد و در برخی از مناطق جهان ، وضعیت تربیت مدنی یا شهروندی ، محدود به حوزه ملی گرایی محض است .

با بهره گیری از تربیت مدنی است که افراد مشارکت در امور اجتماعی و پایبندی به حقوق شهروندی می آموزند . تمامی آرمان های تربیت مدنی ، دفاع از زندگی اجتماعی و مصلحت عام است . اصولاً دستیابی به دمکراسی و جامعه مدنی ، بدون تربیت دموکراتیک ، امری ابتر است . هدف تربیت مدنی ، آماده کردن شهروندان برای زندگی در عرصه های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی در سطح منطقه ای ، ملی و بین المللی است .

با عنایت به نقش تعلیم و تربیت در تحقق جامعه مدنی ، لازم است تربیت مدنی در قلب استراتژی ها و راهبردهای نهادهای فرهنگی و اجتماعی قرار گیرد . نهادهای مدنی باید به گونه ای سیاستگذاری نمایند که شهروندان شناخت ها ، مهارت ها و نگرش های مدنی مورد نیاز در زندگی اجتماعی را دریابند . بنابراین تربیت برای جامعه مدنی ، نیازمند تغییرات ساختاری مهم در برنامه ها و سیاست های اجرایی نهادهایی چون آموزش و پرورش و رسانه های گروهی است .

بنابراین یکی از مهم ترین نظام آموزشی ، تربیت مدنی افراد و جوانان است تا بتوانند مهارت های خویش را برای زندگی در یک « جامعه نو » پرورش داده و بتوانند ارزش های مورد نیاز برای زندگی مدنی و شهروندی را کسب نمایند ، افراد جوان باید وظایف خویش را در رأی دادن ، مشارکت در امور جمعی ، تبعیت از قوانین اجتماعی و سیاسی ، فرا گیرند و بتوانند با افرادی تعامل کنند که با توجه به فرهنگ ، زبان ، سلیقه ، تمایلات سیاسی ، با خود ایشان کاملاً‌‌‌‌ متفاوتند . رادیو در این راستا می تواند در کنار دیگر نهادهای ذیصلاح ، نقش اخباری و فرهنگی خویش را به خوبی ایفا کند .

در این گفتار کوشش خواهد شد تا نقش نظام تعلیم و تربیت را در تربیت مدنی مورد بررسی و مداقه قرار دهیم . بر این اساس در بخش نخست معنا و مفهوم جامعه مدنی را روشن نموده و مبانی و ویژگیهای آن را برشماریم . در بخش دوم این مجموعه ، معنا و مفهوم تربیت و نقش آن را در نظام دموکراتیک بیان خواهیم کرد و آنگاه به بررسی مفهوم تربیت مدنی ، اهداف و مبانی آن می پردازیم .

خرید و دانلود  دانلود تحقیق تربیت در عرصه جامعه مدنی