سازمانها هرچه وسیعتر میشوند نیاز به ارزیابی و کنترل در آنها مضاعف میگردد. مساله اساسی امروزه در بسیاری از ادارات به ویژه موسساتی که دارای شعب فراوان هستند و یا حتی دارای بخشهای متعدد در سازمان میباشند این است که روش ارزیابی عملکرد علمی و صحیحی برای آنها ارائه نشده است؛ چرا که اگر شاخص خوبی معرفی شده بود آنها می توانستند به هدایت بهتر نیروهای خود بطور اخص و هدایت بخشها در جهت اهداف استراتژیک سازمان بطور اعم بپردازند. استفاده از شاخصهای کیفی به علت برداشتهای متفاوت میتواند مشکلاتی را ایجاد کند اما زمانی که صحبت از موسسات مالی مانند بانکها باشد در اینصورت استفاده از پارامترهای مالی میتواند راهگشا باشد. (کو و همکاران، 2014).
بانکداری نقش حیاتی و مهمی را در اقتصاد ایفا میکند. عملکرد بانکها به عنوان یک نهاد مالی بزرگ که سرمایهگذاری و اقتصاد را هدایت میکنند بخشهای متنوعی از کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین باید عملکرد مالی بانکها همواره با مقیاسی مدون و دقیق مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. (اکوک و واتانسور، 2013) اطلاعات حاصل از تجزیه و تحلیل عملکرد مالی برای ذینفعان و مدیرن بانکها حایز اهمیت است. در این راستا، مدیران و ذینفعان با در نظر گرفتن اطلاعات مالی ارزشمند، موقعیت بانک را ارزیابی و بر اساس آن تصمیم مناسب را اتخاذ می نمایند. (رستمی و همکاران، 1390). مدیریت سیستم بانکی و مالی یک کشور نیازمند روش موثری است که بانکها را قادر سازد تا مشکلات مدیریتی را به موقع شناسایی کرده و درصدد رفع آن برآیند. همچنین یک بانک خاص نیز می تواند با اتخاذ یک سیستم صحیح ارزیابی عملکرد مالی، موقیعت خود نسبت به رقیبان را بسنجد و بدین ترتیب سیاستهای لازم برای موفقیت در رقابت با سایر بانکها را اتخاذ نماید (ترکی و همکاران، 2013).