اتللو

 اتللو


اتللو یکی از چهار نمایشنامه ی تراژدی ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس بزرگ و عالی قدر انگلیسی است.
در تراژدی عظیم اتللو به عشق پاک و عمیقی برمی خوریم که به علت یک حسد نا به جا و یک علاقه ی شدید، غرق در خون می گردد. اتللو عاشقی پاکباز، یکدل و مهربان و شوهری غیور و شرافتمنداست. در زندگی با مصائب و مشقات زیادی مواجه گشته و آن ها را با بردباری تحمل کرده است. اما تحمل یک چیز از عهده ی او خارج می باشد، آن هم لکه دار شدن شرافت است. همین تعصب زیاد، همین علاقه مندی به شرافت و نام نیک باعث می گردد که او همسر زیبا و وفادار، عشق پاک و آسمانی و بالاخره زندگانیش را از دست بدهد.
نمایشنامه ی پر ارزش و تراژدی اتللو هم چون آینه ی تابناکی ست که هر کس می تواند خویشتن را در لابه لای سطور زرین آن بیابد.
اتللو یک سیاه پوست مغربی بود که نژادش به یکی از بزرگان قبایل می رسید. از طرفی یکی از بزرگان شهر ونیز موسوم به برابانتو که در شورای شهر سمت وکالت داشت دارای دختری به نام دزدمونا بود.
جوانی و دوران شباب اتللو به جهانگردی و سیر و سیاحت در نقاط مختلف گیتی و تجربه اندوزی سپری گردیده بود. وقتی که وی شرح مشقات بی حد و حصری را که به سرش آمده بود برای دزدمونا بیان می کرد، دختر جوان چنان شیفته می گردید که دست از کار و زندگی می شست. بالاخره کار این شیفتگی به جائی رسید که آن دو پرده از راز درون برداشته و در نهان، و بدون کسب اجازه از برابانتو به عقد و ازدواج یکدیگر درآمدند.

اتللو به همراه همسر زیبایش به جزیره ی قبرس که مورد حمله واقع شده بود برای ماموریت دفاعی عازم شد. هنگامی که سردار به جزیره ی قبرس رسید، دانست که کشتی های دشمن به علت طوفان در دریا از بین رفته و خطر حمله به کلی مرتفع گردیده است.
افسر جوانی به نام کاسیو در قبرس مورد اعتماد و دوستی اتللو قرار گرفت و او حفظ امنیت شهر را به او سپرد. این موضوع به طبع افسر کهنسالی که یاگو نام داشت و خویشتن را به مراتب از کاسیو لایق تر و برتر می دانست سخت گران آمد و تصمیم گرفت که از سردار مغربی به شدیدترین وجهی انتقام بگیرد.
یاگو پس از مدتی مطالعه در زندگی اتللو و دزدمونا و کاسیون دانست که با برانگیختن حس حساد سردار مغربی می تواند چنان آتش سوزنده ای برافروزد که لهیب جانسوز آن وجود آن سه نفر با تبدیل به خاکستر سازد.
یاگو به حیله ها و ترفندهای مختلف اتللو را نسبت به رابطه ی کاسیو و دزدمونا مشکوک ساخت. به خصوص دستمالی را که هدیه ی اتللو به دزدمونا بود و برحسب اتفاق به دست کاسیو افتاده بود بهانه ساخته و اتللو را از خیانت مطمئن ساخت.
اتللو تصمیم گرفت که دزدمونا را به قتل برساند. اتللو همه چیز را برای دزدمونا بازگو کرد و دست آخر نیز قضیه ی دستمال را پیش کشید. پیش از آن که دزدمونا بتواند کوچکترین دفاعی از خود بنماید پنجه های نیرومند اتللو به دور گردنش حلقه گردید.
جان دادن آن گل بیگناه بیش از چند دقیقه طول نکشید، تازه اتللو از انجام عمل شومش فارغ گشته بود که در اطاق به شدت باز شد و کاسیو با تنی مجروح و خونین به اتفاق چند نفر دیگر پا به درون نهاد.
جریان بدین قرار بود که یاگو یکی از ملازمان خویش را مامور قتل کاسیو ساخته بود و چون ملازم مزبور نتوانسته زخمی کاری بر کاسیون وارد سازد به دست یاگو به قتل رسیده بود تا واقعیت امر پنهان بماند. لیکن نگهبانان در جیب ملازم مقتول نامه ای یافته بودند که کاملا بیگناهی کاسیو را ثابت می کرد.
وقتی که اتللو از واقعیت امر مطلع گردید و دانست که همسر فرشته خصالش را بیگناه به قتل رسانده است، آه از نهادش برآمد. خویشتن را بر روی جسد دزدمونا افکند و پیش از آن که کاسیو و دیگران بتوانند کاری بکنند خنجرش را تا دسته در قلبش جای داد…


خرید و دانلود  اتللو


اتللو

 اتللو


اتللو یکی از چهار نمایشنامه ی تراژدی ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس بزرگ و عالی قدر انگلیسی است.
در تراژدی عظیم اتللو به عشق پاک و عمیقی برمی خوریم که به علت یک حسد نا به جا و یک علاقه ی شدید، غرق در خون می گردد. اتللو عاشقی پاکباز، یکدل و مهربان و شوهری غیور و شرافتمنداست. در زندگی با مصائب و مشقات زیادی مواجه گشته و آن ها را با بردباری تحمل کرده است. اما تحمل یک چیز از عهده ی او خارج می باشد، آن هم لکه دار شدن شرافت است. همین تعصب زیاد، همین علاقه مندی به شرافت و نام نیک باعث می گردد که او همسر زیبا و وفادار، عشق پاک و آسمانی و بالاخره زندگانیش را از دست بدهد.
نمایشنامه ی پر ارزش و تراژدی اتللو هم چون آینه ی تابناکی ست که هر کس می تواند خویشتن را در لابه لای سطور زرین آن بیابد.
اتللو یک سیاه پوست مغربی بود که نژادش به یکی از بزرگان قبایل می رسید. از طرفی یکی از بزرگان شهر ونیز موسوم به برابانتو که در شورای شهر سمت وکالت داشت دارای دختری به نام دزدمونا بود.
جوانی و دوران شباب اتللو به جهانگردی و سیر و سیاحت در نقاط مختلف گیتی و تجربه اندوزی سپری گردیده بود. وقتی که وی شرح مشقات بی حد و حصری را که به سرش آمده بود برای دزدمونا بیان می کرد، دختر جوان چنان شیفته می گردید که دست از کار و زندگی می شست. بالاخره کار این شیفتگی به جائی رسید که آن دو پرده از راز درون برداشته و در نهان، و بدون کسب اجازه از برابانتو به عقد و ازدواج یکدیگر درآمدند.

اتللو به همراه همسر زیبایش به جزیره ی قبرس که مورد حمله واقع شده بود برای ماموریت دفاعی عازم شد. هنگامی که سردار به جزیره ی قبرس رسید، دانست که کشتی های دشمن به علت طوفان در دریا از بین رفته و خطر حمله به کلی مرتفع گردیده است.
افسر جوانی به نام کاسیو در قبرس مورد اعتماد و دوستی اتللو قرار گرفت و او حفظ امنیت شهر را به او سپرد. این موضوع به طبع افسر کهنسالی که یاگو نام داشت و خویشتن را به مراتب از کاسیو لایق تر و برتر می دانست سخت گران آمد و تصمیم گرفت که از سردار مغربی به شدیدترین وجهی انتقام بگیرد.
یاگو پس از مدتی مطالعه در زندگی اتللو و دزدمونا و کاسیون دانست که با برانگیختن حس حساد سردار مغربی می تواند چنان آتش سوزنده ای برافروزد که لهیب جانسوز آن وجود آن سه نفر با تبدیل به خاکستر سازد.
یاگو به حیله ها و ترفندهای مختلف اتللو را نسبت به رابطه ی کاسیو و دزدمونا مشکوک ساخت. به خصوص دستمالی را که هدیه ی اتللو به دزدمونا بود و برحسب اتفاق به دست کاسیو افتاده بود بهانه ساخته و اتللو را از خیانت مطمئن ساخت.
اتللو تصمیم گرفت که دزدمونا را به قتل برساند. اتللو همه چیز را برای دزدمونا بازگو کرد و دست آخر نیز قضیه ی دستمال را پیش کشید. پیش از آن که دزدمونا بتواند کوچکترین دفاعی از خود بنماید پنجه های نیرومند اتللو به دور گردنش حلقه گردید.
جان دادن آن گل بیگناه بیش از چند دقیقه طول نکشید، تازه اتللو از انجام عمل شومش فارغ گشته بود که در اطاق به شدت باز شد و کاسیو با تنی مجروح و خونین به اتفاق چند نفر دیگر پا به درون نهاد.
جریان بدین قرار بود که یاگو یکی از ملازمان خویش را مامور قتل کاسیو ساخته بود و چون ملازم مزبور نتوانسته زخمی کاری بر کاسیون وارد سازد به دست یاگو به قتل رسیده بود تا واقعیت امر پنهان بماند. لیکن نگهبانان در جیب ملازم مقتول نامه ای یافته بودند که کاملا بیگناهی کاسیو را ثابت می کرد.
وقتی که اتللو از واقعیت امر مطلع گردید و دانست که همسر فرشته خصالش را بیگناه به قتل رسانده است، آه از نهادش برآمد. خویشتن را بر روی جسد دزدمونا افکند و پیش از آن که کاسیو و دیگران بتوانند کاری بکنند خنجرش را تا دسته در قلبش جای داد…


خرید و دانلود  اتللو


برنامه بازی اتللو به زبان ++c

 برنامه بازی اتللو به زبان ++c


با سلام خدمت دوستان،با عرض پوزش کدی که در  اختیار شما قرار گرفته شامل تعدادی error می باشد.

خرید و دانلود  برنامه بازی اتللو به زبان ++c


برنامه بازی اتللو به زبان ++c

 برنامه بازی اتللو به زبان ++c


با سلام خدمت دوستان،با عرض پوزش کدی که در  اختیار شما قرار گرفته شامل تعدادی error می باشد.

خرید و دانلود  برنامه بازی اتللو به زبان ++c