دردوره های گذشته ویژگی های بالا درشهرها نبوده اما شاخصی داشته که آن را از شهرها جدا میکرده مثلا:Urbsدرروم باستان که به مناطق غیر روستااطلاق می شده. محیط زیست داری مفهومی جامع است.درحالی که شهروشهرسازی تصویر محدودی ارآنرااذهان زنده میکند.مفهوم محیط محیط زیست،شهروشهرسازی وتمام آنچه راکه ازاین پدیده می شناسیم دربر میگرد.
احساس لزوم تثبیت دریک نقطه واحتیاج به زندگی در یک نقطه واحتیاج به زندگی درکنار یکدیگر،انسان رابرآن داشته است که هماهنگ با محیط طبیعی وداده های ساختمانی محیط اطراف خود،به ایجادمسکن دست بزند.
نحوه زندگی بشروسکونت او،دارای دوتقسیم بزرگ کوچ نشینی ویکجا نشینی است که شامل:
کوچ نشینی برمبنای(صیدوشکار،زندگی شبانی،ییلاق وقشلاق،مهاجرت شبانی وکشاورزی ابتدایی)
یکجا نشینی برمبنای کشاورزی وبهگزینی مواد کشاورزی
ازدیدگاه دیگر،زندگی ثابت وایجادده(درمکان مناسب)همراه باکشاورزی آغاز می شود ودرادامه با پراکندگی روستاهاومبادلات کالاهای کشاورزی شهرهابه وجودمی آیند.
وجود روستا از لزوم وجودشهرهاست،پس اهمیت توجه به روستا ها کمتراز شهرهانیست واین درحالی است که باوجودگسترش روز افزون شهرها هنوز قسمت اعظم انسان ها در روستاها ساکنند.
مهاجرت روستاییان به شهرها به علت وجودامکانات رفاهی در شهرها وکمبودآن درروستاهاصورت گرفته است واین پدیده باعث کاهش تولیدات کشاورزی در روستاها وتراکم بیش از حد جمیت در شهرهاشده است.
لزوم یک ارتباط صحیح وتدوین برنامه های برای استفاده هرچه بیشتراز استعداد های طبیعی درمکان های مختلف ضروری است!
برنامه ریزی ها باید به نحوی به مرحله اجرا درآیندکه به سکونت گاه ها وفعالیت های انسانی به صورت یک جامعه بزرگ منطقه ای نگریسته شودکه جمعیت آن درمناطق مختلف پخش شده است.