دانلود کتاب رمان لکه ننگ
کتابی که اینک با نام لکۀ ننگ، از پشت میز مدرسه تا وحشت آورترین عملیات گانگستری تقدیم شما می شود؛ ابتدا به صورت خلاصه در مجلۀ سپید و سیاه و سپس به شکل کتابی مستقل در مهرماه ۱۳۳۵ توسط انتشارات موسسۀ مطبوعاتی افلاطون منتشر شد. در آن تاریخ نام نویسنده آن “هری گری” برای خیلی ها شناخته شده نبود. همان طور که امروز هویت اصلی “س. افسانه” مترجم آن بر ما پوشیده است.
« لکه ننگ » از نوع آن رمانهای گانگستری خیالی نیست که هر ساله مقدار فراوانی از آن ها نوشته می شود و به بازار می آید . این کتاب را یک گانگستری واقعی نوشته است که از کارهای خونین خود و رفقایش دچار نفرت شده و در میان ترس و وحشت فرار است و هر لحظه میترسد که بدست پلیس و یا رفقای سابق خود کشته شود . این کتاب در عین حال که ماجراهای گانگستری را با تمام وضوح و وحشتش در جلوی چشم مجسم می سازد ، عواقب تربیت غلط فرزندان را در دوران تحصیل نشان می دهد و با خواندن این کتاب آشکارا می بینیم که چگونه ممکن است این قبیل بچه ها در آینده لکه ننگی بر دامان اجتماع گردند . « لکه ننگ » داستان پنج محصل جوان است که در محلات نیویورک با تربیت منحرفی بار می آیند بر اثر تمایل به قتل و غارت مدرسه را رها می کنند و یک دسته گانگستری تشکیل می دهند و به چنان کارهای وحشت آوری دست می زنند که از خواندن آن موی بر اندام خواننده راست می شود . از این پنج نفر آنکه ناتوان تر و ناز پرورده تر است در همان روزهای اول کشته می شود ، آن ها که نترس تر و قوی ترند پس از یک رشته موفقیت ها و بدست آوردن قدرت در دستگاه گانگستری جان خود را بر سر اینکار می گذارند و آن که باهوش تر و فهمیده تر است و رفقایش لقب « اوستا » به او داده اند در میان موجی از وحشت و نفرت جان خود را نجات می هد و فرار می کند . در خلال صفحات این کتاب اسراری از پشت پرده اجتماع آمریکا را نیز از قبیل دخالت سازمانهای گانگستری در اعتصابات کارگری ، یا دخالت سیاستمداران در کارهای نامشروع و گانگستری می توان دید .
دنیای دیگر قسمت اول
با سلام خدمت تمایی دوستان کتاب دوست
من شاهین ابراهیمی شروع به نوشتن رمانی کردم ک قسمت اولشو برای شما عزیزان قرار دادم این رمان قرار خیلی متفاوت تر از چیزایی باشه تا به حال خوندید ک انشالا اگ طرف داران خودشو پیدا کنه و نظرات مثبت و منفیتونو بهم بگید شروع به نوشتن ادامه داستان قرار دادن هفته ایی و اگر تعداد مخاطبین بالا باشه روزانه قسمت جدید قرار میدم پس منتظر تمامی نظراتتون هستم همچنین اینو بدونید ک شما برام واقعا با ارزشیت حماییتم کنیدلطفا با نظراتتون همراهیم کنیدممنونم
خاطرات سفر با موتور سیکلت
در سال ۱۹۵۱ چه گوارا به پیشنهاد دوست زیست شناسش، «آلبرتو گرانادو» یک سال از دانشگاه مرخصى تحصیلى گرفت و با یک موتور ۵۰۰ سى سى به نام «لاپودروسا» به کشورهاى آمریکاى جنوبى سفر کردند. آنها قصد داشتند چند هفته‌ای را در سواحل رودخانه آلازوف سپرى کنند. او به همراه دوست ۲۹ ساله‌اش موطن خود را به مقصد «کوردوبا» ترک کردند.
این کتاب در واقع یادداشت‌های این سفر است. آن زمان قصد او از سفر به دور آمریکای لاتین درمان بیماران جزامی بود آمریکای لاتین در زیر چکمه‌های سنگین امپریالیسم جان می داد، اما نه «چه» و نه «آلبرتو» هیچ کدام از این حقیقت تلخ آگاهی نداشتند. آنها تنها می خواستند مناظر بکر قاره پهناورشان را از نزدیک ببینند و به کمک بیماران جزامی بشتابند، سفری که پایانش به گونه‌ای دیگر بود و باعث تولد انسان‌هایی دیگر شد.
چه گوارا در آغاز این سفر 23 سال داشته و در این کتاب قسمت های زیادی از آزردگی روح لطیف و حساس چه گوارا از رنج مردم کشورهای مختلف به چشم می خورد.