در فضای خفقان آور و ترسناکِ میانتان هر روز برای زنده ماندن کمی بیشتر از قبل دست و پا زدم. نه اینکه زندگی کردن را یادم نداده باشند… نه..!! فقط میانِ این دود و باروت، هر روز کمی بیشتر از دیروز نفس کشیدن را فراموش کردم.. خط فرضی و قرمز میان حفره های تفنگِ شما، مرز میانِ احساس و زندگی ام را ساخت… پابرهنه و محکم، در این فضای کوچک و مرگبار ایستادم و از احتمالِ کشیده شدنِ هر لحظه ی ماشه هایتان نهراسیدم.. اما شما فراموش کردید که قلب و سینه ی من جایگاه و ماوای اول و آخرِ گلوله هایتان خواهد بود!
مجموعه حاضر بهبود مدیریت شرکت های دولتی است .این موضوع برای اقتصاد ایران
اهمیت فوق العاده دارد.ولی متاسفانه در مورد ان کمتر سخن گفته شده است
.درک تحولات اقتصاد ایران و پیشنهاد توصیه های سیاسی نیازمند شناخت شرکت
های دولتی است .بودجه شرکت های دولتی نسبت به بودجه کل کشور در سال 1384
برابر با 66 درصد بوده است و بنابر براورد سازمان حسابرسی ،ارزش شرکت های
دولتی بیش از 3300 هزار میلیارد ریال (حدود سه برابر تولید ناخالص داخلی
ایران)است.
دختر جوانی به نام ملانی دانیلز در یکی از پرنده فروشی های شهر سان
فرانسیسکو با وکیلی به نام میچ برنر آشنا می شود.
مدتی بعد او برای شرکت در جشن تولد خواهر میچ به بودگابی می رود. در این
شهر، یک پرنده به ملانی حمله می کند.
او که زخمی شده است؛ مجبور می شود شب را نزد آنی معلم شهر که به میچ علاقه
مند است بگذراند.
روز بعد تعداد زیادی از پرندگان به شهر حمله می کنند و آنی و چند نفر دیگر
را می کشند. ملانی مجبور می شود یک شب دیگر را در بودگابی، این بار در کنار
خانواده برنر بگذراند.