کتاب یکی باش

 کتاب یکی باش


هوا خیلی سرد بود . داشتم از پادرد می مردم . فقط می خواستم زودتر برسم خونه . بارون خیس خسیم کرده بود . تا رسیدم صد بار به خودم گفتم آخه دختر تو که فهمیدی هوا ابریه چرا رفتی مرکز شهر ؟! سریع کلید رو از کیفم درآوردم . به ساعتم نگاهی کردم . هشت و نیم شب بود . در رو باز کردم . توی هال که رسیدم مامانم رو دیدم که نگران نشسته و با دیدن من که خیس آب بودم مثل برق به طرفم اومد . اولاش قربون صدقم رفت ، ولی یهو کانالش عوض شد و کلی سرم داد کشید که چرا دیر کردم ؟!!!! رفت تو آشپزخونه و ده دقیقه بعد با یه لیوان شیر داغ اومد طرفم . خیلی خسته بودم . لیوان رو گرفتم و رفتم طبقه بالا تا لباسامو درآرم . به اتاقم که رسیدم یه حس هیجان خاصی داشتم . نمیدونم چرا ؟! بعد عوض کردن لباسم کنار پنجره نشستم و زل زدم به آسمون . من عاشق آسمون و ستاره هاشم . یهو در اتاقم باز شد……. برای دانلود کتاب رمان یکی باش با ما همراه باشید .

خرید و دانلود  کتاب یکی باش


ستاره سرد

 ستاره سرد


رها دانشجوی  ترم اول دانشگاه که پسری منضبط و خود رای بوده ، با ورود دختر بچه های هفت ساله به زندگیش مجبور میشه  تغییراتی تو رفتارش بده و ….

خرید و دانلود  ستاره سرد


مسافر فرانکفورت

 مسافر فرانکفورت


عنوان اصلی کتاب: Passenger To Frankfurt
این کتاب یکی از آثار قابل توجه "آگاتا کریستی" است. رمانی سیاسی که گوشه‌های از زندگی یک دیپلمات انگلیسی را به تصویر می‌کشد.
قسمتی از این کتاب که خواندنش بسیار جالب است ، شرح سیاست "چماق و هویج " به قلم آگاتا کریستی در کتاب مسافر فرانکفورت:

"شاید جوان‌ها را پیشتاز بنامید. اما در واقع این چیزی نیست که باعث نگرانی شود. آنها روی جوانان کار می‌کنند، جوانان تمام کشورها و آن‌ها را وادار به کارهایی می‌کنند.جوان‌ها شعار می‌دهند و فریاد می‌کشند،درحالیکه اغلب نمی‌دانند هدفشان چیست! بنابراین شروع به اعتراض آسان است. سرشت آدم جوان چنین است. تمام جوانان همواره شورشی بوده‌اند. شما شورشی هستید و می‌خواهید دنیا از شکلی به صورت دیگر دربیاورید. اما شما کور هستید. گویی نوار پارچه‌ای روی چشمان جوان‌ها بسته‌اند. نمی‌بینید که چه چیزهایی را از دست داده اند و در آینده به کجا خواهند رسید؟ چه چیزی پیش رو دارند؟ و چه کسی در قفای آنهاست و آنها را وادار می‌کند؟ این چیزی است که باید از آن هراس داشت. مثل این است که یک نفر هویجی را جلوی الاغی بگیرد تا دنبالش بیاید و در همان موقع کس دیگری از پشت سر الاغ را با چوب وادار به جلو رفتن کند.این‌ها تصورات نیست این چیزی است که مردم در مورد هیتلر گفته‌اند. این چیزی است که آنها باور داشته‌اند و پذیرفته‌اند. اکنون شاید افرادی دیگر چیزهایی همانند آن را باور داشته و پذیرفته‌اند. این هراس آور است. ایده یکسانی که همواره به ظهور می‌رسد. تاریخ تکرار می شود."

جالب اینجاست که نویسنده چهار دهه پیش این کتاب را به نگارش در آورده و دست‌های پنهانی که صنایع تسلیحاتی، مواد مخدر و ثروت‌های جهانی را در نهان با استفاده از سلاح دیپلماسی جابه‌جا می‌کند را آشکار می‌سازد.

خرید و دانلود  مسافر فرانکفورت