مبانی نظری و پیشینه پژوهش خلاقیت در 25 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
کامل و قابل ویرایش
شامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق
شامل منابع داخلی و خارجی
منبع نویسی استاندارد
بخشی از مبانی نظری:
در بین روانشناسان توافقی که حاکی از نظر مشترک پیرامون تعریف خلاقیت باشد وجود ندارد. در واقع گستردگی تعریف، نشأت گرفته از دیدگاههای گوناگون روان شناختی از این پدیده است. خلاقیت فرآیندی از خلاق بودن است، مجموعه ای از اعمال که ایدهها افکار و اشیاء فیزیکی جدیدی را به وجود میآورد (کلایتون[1]،2002). آلدر[2](2002) "در کتاب چگونه هوش خلاق را تعریف کنیم؟"، خلاقیت را این گونه تعریف کرده است:
چیزی است که هنر پیشگان دارند.یک نگرش غیر معمول یا بدیع به مسایل است.تداعی با عناصر شناختی منفک با ایده هاست.فرآیندی که به محصول با ارزش میانجامد.یک استعداد یا صفت خاص حاصل شدهی مغزی به عنوان یک نظام پیچیده است.فرآیندی که چیزی را جدید و با ارزش میکند.ویژگیها و خصوصیات بی همتایی از آنچه که فرد به آن معنا میدهد.رانکو[3] (2007) نیز خلاقیت را شامل آفرینش چیزی جدید و مفید میداند. یکی از نظریه پردازانی که تحقیقات گسترده ای در رابطه با خلاقیت انجام داده است. تورنس (1998،به نقل از سیف، 1387)، سه تعریف برای خلاقیت در سه زمینه پژوهشی، هنری و وابسته به بقاء مطرح کرده است. به نظر وی تعریف پژوهشی خلاقیت عبارت است از فرآیند حس کردن مشکلات و مسایل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیه ها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. تورنس در تعریف هنری خلاقیت به مصادیقی اشاره میکند که برخی ازمصادیق عبارتند از: خلاقیت مانند خواستن دانستن است، خلاقیت مانند دوباره نگاه کردن است، آفرینندگی مانند خط زدن خطاهاست، آفرینندگی مانند خواندن به سبک خود است. تورنس در تعریف خلاقیت"وابسته به بقاء" خلاقیت را عبارت از قدرت کنار آمدن با موقعیتهای دشوار و خطرناک میداند، وقتی که شخص هیچ راه حل از پیش آموخته شدهای ندارد. گانیه (1985، به نقل از سیف، 1387) خلاقیت یا آفرینندگی را نوعی حل مسأله میداند که تازگی نتایج تفکر آفریننده از ویژگیهای آن است. در نظریه گیلفورد آفرینندگی بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است (سیف،1387).
[1] .Cliton
[2] .Alder
[3].Ranco
بخشی از تحقیقات انجام شده:
ü تمنایی فر و گندمی(1390) در مطالعهای با عنوان رابطه انگیزه پیشرفت با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان بیان کردند که بین انگیزش و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد. و میانگین نمرات انگیزش پیشرفت در دانشجویان دختر و پسر با هم تفاوت معنیداری وجود دارد به این صورت که انگیزه پیشرفت دختران بیشتر از پسران است.
ü بیکر و تارمیزی (2010) در مطالعه ی خود در مورد مقایسه خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان با سطح هوشی بالا و دانش آموزان عادی بیان داشتند. که بین این دو گروه از نظر خلاقیت و انگیزه پیشرفت تفاوت معنی داری وجود دارد به این معنی که دانش آموزان با هوش بالا از میزان خلاقیت و انگیزه پیشرفت بالاتری برخوردارند در مقایسه با دانش آموزان با هوش عادی.
فهرست مطالب:
خلاقیت
2-5-1- تعریف خلاقیت
2-6- دیدگاههای کلی مربوط به خلاقیت
2-6-1- دیدگاه غرب از خلاقیت
2-6-2- دیدگاه شرق از خلاقیت
2-6-3- نظریهها و مکاتب روانشناسی درباره خلاقیت
2-6-4- نظریه روان تحلیلگری
2-6-5- نظریه روان تحلیل گری جدید
2-6-6- ای. جی. اسکاکتل
2-6-7- وایت[1]
2-6-8- نظریه تداعیگرایی
2-6-9- نظریه رفتارگرایان
2-6-10- نظریههای انسان گرا
2-6-11- نظریه گشتالت و شناخت گرایی
2-6-12- دیدگاه گیلفورد نسبت به خلاقیت
2-6-13- کوشلر[2]
2-7- فرآیند خلاقیت
2-7-1- مرحله آمادگی
2-7-2- مرحله نهفتگی (تکوین)
2-7-3- مرحله اشراق (بینش)
2-7-4- مرحله اثبات (مقابله)
2-8- ویژگیهای افراد خلاق
2-9- عوامل مؤثر بر خلاقیت
2-9-1- عوامل خانوادگی مؤثر بر خلاقیت
2-9-2- عوامل اجتماعی مؤثر بر خلاقیت
2-9-3- موانع خلاقیت
2-9-4- آموزش خلاقیت
پیشینه تجربی مربوط به متغیرهای پژوهش حاضر
2-11-1- پژوهشهای صورت گرفته در داخل و خارج کشور
منابع و مآخذ
[1] .white
[2] .Koestler