شما همان چیزی را می بینید که می خواهید . با این حال ، برخی حتی در بیابان برهوت هم زیبایی می بینند و برخی دیگر در دل مزارع سرسبز ، دلتنگ می شوند . برخی قادرند مشکل کاری را به یک موقعیت مناسب تبدیل کنند و برخی دیگر یک فرصت پیشرفت را به یک مشکل بدل می کنند . به هر حال تلسکوپ در دست شماست ، از هر طرف که صلاح می دانید نگاه کنید . باید مراقب اندیشه ها و خواسته های درونی خود باشید و نسبت به آنها آگاهی داشته باشید.
خوشبختی چیست؟
"باید اعتراف کنیم که خوشبختی ما در اختیار خودمان است. وقتی در آفتاب ایستادهایم، اگر پشت به خورشید کنیم، سایه را جلوی خود میبینیم و اگر روی خود را به طرف خورشید برگردانیم، جز نور صفا
چیزی نمیبینیم".
لرد آیبوری
در دوران دبیرستان دوستان متعددی داشتم اما سه نفر از آنها برای همیشه در عمیقترین نقطه قلب من جای گرفتهاند. یکی از این سه نفر مهدی نام داشت. پسری آرام و متفکر- کسی که رویاها و خواستههایش را همیشه در آرامش کامل دنبال میکرد- دیگری پژمان بود, دوستی باوفا, مهربان و صمیمی که گاهی اوقات صحبت و گفتگوی بین ما ساعتها ادامه داشت و بالاخره آخرین و سومین دوست من یعنی " سینا " پسری دقیق, منظم و کاملاُ با برنامه.
سالها از دوستی و آشنایی ما میگذرد. هر کدام مسیر خود را رفتهایم. اما هنوز هم هر وقت با هر کدام از آنها صحبت میکنم تا هفتهها بعد تحت تاثیر صحبتهایی هستم که بین ما رد و بدل شده است. مهدی روانشناسی را دنبال کرد و در حال حاضر مشاور برجستهای است. وقتی از او درباره خوشبختی پرسیدم, گفت: "دنبال کردن آرزوها در آرامش کامل. زمانی که آهسته و پیوسته حرکت کنی و مطمئن باشی که به خواستههایت میرسی. در زمان لازم، تو به همه آنچه که میخواهی میرسی ولی نباید صبر و تلاش را فراموش کنی. " پژمان مدیریت بازرگانی خواند و در حال حاضر مدیر یکی از شرکتهای صادراتی موفق است.
او در پاسخ به این سؤال گفت: " خوشبختی یعنی درآمد کافی, یعنی در رفاه بودن خود و اطرافیانت. باید امکانات مالیات فراهم باشد تا بتوانی با فرزندانت با آرامش وقت بگذرانی و به زندگیات برسی."
و سینا که در حال حاضر وکیل برجستهای است به من گفت: " هر وقت متوجه میشوم که جایی میتوانم مفید باشم و میتوانم کاری انجام دهم, احساس خوشبختی وجودم را لبریز میکند."